به گزارش خبرگزاری حوزه ، دکتر صادری در نشست «نقش ادبیات کهن فارسی در گسترش اسلامگرایی»، با اشاره به گرایش های مختلف ادبیات معاصر، خاطرنشان کرد: ادبیات کهن فارسی رنگ و بوی اسلامی غلبه دارد.
وی افزود: زبانی که اکنون به آن سخن می گوییم، فارسی دری است که زبان گفتار ساسانیان بود. زبان نوشتار حکومت ایران پیش از اسلام، زبان پهلوی ساسانی یا فارسی میانه بود. زبان گفتار آنها نیز زبان دری به معنای دربار نام داشت که بعدها «فارسی» هم نامیده شد.
مدیر گروه آموزش زبان فارسی نمایندگی جامعةالمصطفی در آذربایجان شرقی، در ادامه، از تغییر زبان نوشتار فارسی به شکل امروزی به دلیل ورود اسلام به ایران و سلطه خلفای اموی و عباسی سخن گفت و اظهار داشت: اولین شعر فارسی را در عجم، محمد وصیف گفت که سیستانی بود. زبان فارسی - زبانی که امروزه به آن سخن می گوییم- از سال ۲۵۰ق، زبان رسمی ایران شد.
وی با اشاره به سابقه ۱۲۰۰ ساله متون ادبیات فارسی، خاطرنشان ساخت: ادبیات فارسی در دوره اسلامی شکل گرفته است و رنگ و بوی اسلامی دارد. همه کشورها آثار ادبی دارند، ولی برخی ملل از آثار ادبی فاخری برخوردارند، مانند ادبیات فارسی، یونانی، عربی و هندی.
وی، در ادامه، در شعر، از فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی و حافظ و در حوزه نثر، از بیهقی، سعدی، میبدی و نصرالله منشی نام برد که معتقد و مؤمن بودند و اسلام گرایی از نوشته آنان آشکار است.
مدیر گروه آموزش زبان فارسی نمایندگی جامعةالمصطفی در آذربایجان شرقی با اشاره به کسایی مروزی، که از قصیده سرایان قرن ۴ است، آثار وی را بر آثار ادیبانی مانند فردوسی و ناصرخسرو تأثیرگذار دانست و شخصیت رستم را در شاهنامه، یادآور رشادتهای حضرت علی(ع) برشمرد.
صادری، در ادامه، به نمونه هایی از ادبیات فارسی اشاره کرد و خاطرنشان ساخت: در کنار عمومیت باورمندی و دین داری در ادبیان قلمرو زبان فارسی، ادب عرفانی فارسی هم قله برجسته ای از علوم دینی و ادبیات دینی به شمار می رود. در ادامه، بزرگانی به تصوف معتقد شدند، مانند ابراهیم بن ادهم بلخی، بایزید بسطامی و بشر حافی مروزی، که از پیشگامان تصوف در ایران هستند.
وی ادامه داد: وقتی ادبیان عارف دست به قلم می شوند و به نظم و نثر متون ادبی می آفرینند، جلوههای دیگری از ادبیات عرفانی شکل می گیرد.
صادری تصریح کرد: عرفایی مانند ابوسعید، باباطاهر، که در سده های اول می زیستند، خانقاهی بودند، ولی برخی دیگر، عالمان خانقاهی نبودند و مقوله جدید از عرفان عاشقانه را مطرح کردند، مانند احمد غزالی، سنایی، مولوی، خواجوی کرمانی و حافظ.